خسته از گوش دادن به فعالیت های جنسی داغ همسایه



ابی عزیز! من و شوهرم در یک محله قدیمی زیبا زندگی می کنیم و سال هاست همسایه های فوق العاده ای داریم. خانه ها نزدیک به هم هستند، پنجره ها اغلب در بهار، تابستان و پاییز باز می مانند، زیرا سایه های بزرگ درختان خانه های ما را خنک نگه می دارد.

یکی دو سال پیش همسایه های قدیمی ما کوچ کردند و یک همسایه جدید وارد شد، یک زن مجرد، او ساکت بود و ما هر از گاهی به حیاط می رفتیم. خب، در چند ماه گذشته یک “مشکل” وجود داشته است. این همسایه یک دوست جدید دارد که بیشتر اوقات آنجاست. پس از ظهور یک دوست جدید، اغلب ناله های بلند از خانه او می آید.

به سرعت از کمی خنده دار به تکان دهنده به آزار دهنده تبدیل شد. باورنکردنی است که ناله‌های «وای خدایا»، سیلی‌ها و کتک زدن‌ها چقدر بلند و طولانی است، نه اینکه به جلسات مکرر پشت سر هم اشاره کنیم.

سایر همسایه ها آن را می شنوند و نظر می دهند، پس فقط ما نیستیم که آزرده می شویم. یکی از همسایه ها فکر می کرد کسی مشکل دارد و تقریباً با پلیس تماس می گرفت تا اینکه همسایه دیگری به او گفت که چه چیزی است. ما را بیدار کرد و شب ها بیدارمان کرد. همچنین وجود بچه های کوچک در میان نزدیک ترین همسایگان ما نگران کننده است.

ابی، آیا کاری هست که بتوانی به من پیشنهاد کنی تا همسایه‌مان را شرمنده و توهین نکنم؟ من می خواهم به حمله شنیداری پایان دهم. – در اوهایو نخوابید

عزیزم نخواب! به تنهایی به همسایه خود نزدیک شوید و به او بگویید که صداهای عشقبازی او نه تنها برای شما، بلکه برای سایر همسایگان نیز آزاردهنده است. به او بگویید که یکی از آنها نزدیک بود با پلیس تماس بگیرد، اما کسی توانست جلوی مرد را بگیرد. سپس به او پیشنهاد دهید که وقتی از تماس گیرنده آقای خود پذیرایی می کند، پنجره ها را ببندند زیرا نه تنها مردم سروصدا می کنند، بلکه کودکانی هستند که می توانند بشنوند که چه خبر است. سپس انگشتان خود را روی هم بزنید. اگر سر و صدا ادامه داشت، حتما به مقامات اطلاع دهید. شاید آنها بتوانند قانع کننده تر باشند.

ابی عزیز! من 40 سال (طولانی) با شوهرم ازدواج کردم. هر بار که کار اشتباهی انجام می دهم، یک یادداشت روی پیشخوان آشپزخانه می گیرم. این سالها و سالها ادامه داشت. این یادداشتی است که امروز صبح با آن از خواب بیدار شدم. «چرا چراغ گاراژ را روشن گذاشتی؟ بسوزانم ببینم چیکار می کنم؟ من هیچ کاری نمی‌کنم جز رفتن به گاراژ در طول روز.» او همیشه این تصور را ایجاد می کند که من از عمد کاری انجام می دهم. من از این درمان خسته شده ام. مشکل او چیست؟ – یادداشت هایی در شرق

تذکرات عزیز: فکر می کنم این موضوع را مستقیماً با شوهرتان مطرح کرده اید. به هر دلیلی، او مردد است که به تنهایی با شما صحبت کند، بنابراین به یادداشت های روی پیشخوان آشپزخانه روی می آورد. او به جای اینکه آشکارا عصبانیت خود را بیان کند، آن را غیرمستقیم بیان می کند که همان تعریف پرخاشگری منفعل است. دفعه بعد که این اتفاق می افتد، او را صدا کنید – و رو به رو با او روبرو شوید.

ابی عزیز توسط ابیگیل ون بورن، که با نام جین فیلیپس نیز شناخته می شود، نوشته شده است و توسط مادرش، پائولین فیلیپس، تأسیس شده است. با ابی عزیز در www.DearAbby.com تماس بگیرید

دیدگاهتان را بنویسید