محتوای مقاله
فینچ شرکتی
Stage 8, Old Strathcona Performing Arts Center, 8426 Gateway Blvd.
2.5 از 5
دو نوجوان، کورتنی و جیک، در اواخر شب وارد یک کارخانه قدیمی در یک شهر کوچک انتاریو می شوند. در ابتدا به اندازه کافی بی گناه به نظر می رسد، مانند یک زوج عاشق جوان در یک ماجراجویی جوان – گوفبال معمولی نوجوان. اما به زودی متوجه می شویم که چیزی باورنکردنی در انتظار ما است و با وجود زنگ ها و سایه های کارخانه، “چیزی” در آنها وجود دارد.
محتوای مقاله
منظره صوتی وهم انگیز است و به طور موثر حس مکان و تنش را ایجاد می کند. همانطور که داستان پیش می رود، متوجه می شویم که جیک از حال رفته است، و با غش کردن او، کورتنی مخاطب را خطاب قرار می دهد و قسمت هایی از داستان آنها را به اشتراک می گذارد. بین این فصلها و مکالمات آنها، میتوانیم تصویر مناسبی از آنچه منجر به آن شب شد، گردآوری کنیم، اما در مجموع سؤالهای بیشتری نسبت به پاسخها باقی مانده است. اجراها خوب بودند، اما مواد ما را به سفری در جاده ای کم نور به مقصدی میانی می برد.
شاید باور نکردنی ترین قسمت نمایشنامه، داستان اصلی عنوان باشد که در دیالوگ توضیح داده شده است. ما بر این باوریم که 10 سال قبل از امشب، کورتنی 7 ساله این اشتباه را مرتکب شد که خود را به جیک معرفی کرد و به طور تصادفی خود را شرکت فینچ نامید. چی؟
این نمایش 45 دقیقه از 60 دقیقه اختصاص داده شده را اجرا کرد، کوتاه ترین نمایشی که امسال دیده ام، و من نمی دانم که با 15 دقیقه باقی مانده چه می شد کرد. شاید بتوان از این برای دستیابی به یک مرکز احساسی استفاده کرد که تولید هرگز آن را پیدا نکرد.
این مقاله را در شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارید