“او هرگز با کسی دعوا نکرد، هرگز. او یک نوجوان پر درام نبود. او عمدتاً روی نقاشیها، هنر و رایانههایش متمرکز بود.
محتوای مقاله
شان وینکلر خاطرات وحشتناکی از روزی دارد که خواهر کوچکش، جنی 17 ساله، در کلاس مطالعات اجتماعی خود با ضربات چاقو کشته شد.
اما پس از اینکه قاتل او هفته گذشته در دادگاه اریک مکلین در وتاسکیوین به قتل درجه دوم محکوم شد، وینکلر بزرگ تصمیم گرفت بر جنی و شادی که او برای خانوادهاش به ارمغان آورد تمرکز کند.
شاون به یاد آورد که جنی سبک دل بود، اما می توانست جدی باشد.
تبلیغات 2
محتوای مقاله
او همیشه احمق بود، همیشه می خندید و همیشه نقاشی می کشید، بسیار هنرمندانه. او دوستان زیادی در اطراف خود داشت، بسیاری او را دوست داشتند.
او فقط یک فرد واقعی و سر به زیر بود. عاشق حیوانات، گربه و سگ و هر چیز دیگری است.»
“او هرگز با کسی دعوا نکرد، هرگز. او یک نوجوان پر درام نبود. او عمدتاً روی نقاشیها، هنر و رایانههایش متمرکز بود.
او گفت که جنی وینکلر به دانشگاه و حرفه ای در طراحی گرافیک دیجیتال امیدوار بود.
شاون به یاد می آورد: “من رابطه بسیار خوبی با جنی داشتم.”
«چند هفته سرکار نبودم. چیزی که بیشتر از همه دلم برایش تنگ شده این است که او به من پیام داد: «به خانه می آیی؟ کی میای خونه او به خاطر می آورد که من می گفتم “اوه، چند روز” و او می گفت: “اوه، این احمقانه است.”
و وقتی به خانه آمد با استقبال بسیار خوبی روبرو شد.
او خودش را درست دم در به سمت من پرت کرد و مرا در آغوش گرفت.
“و می دانید، من دیگر آن را احساس نمی کنم. یکی از ساکنان لیادوکو گفت: همه اینها برداشته شد.
رابطه خانوادگی ضعیفی بین جنی و قاتلش دیلن پونتنی وجود داشت. پدرش و مادر دیلن، ملانی پونتنی، یک فرزند مشترک داشتند، اما قبل از اینکه ملانی در سال 2016 در اثر سرطان بمیرد، از هم جدا شدند.
محتوای مقاله
تبلیغات 3
محتوای مقاله
شان گفت همه چیز آنطور که در بیانیه گیج کننده دیلن پانتنی به پلیس ظاهر می شود نیست.
او گفت: «اگر آنچه (دیلن) می گوید را با آنچه من به یاد دارم مقایسه کنید، دوران کودکی ما مانند دو داستان متفاوت بود.
به دنبال قاتل
او نمی تواند 15 مارس 2021 را فراموش کند، روزی که فاجعه رخ داد.
او در میلا، شهری در 40 کیلومتری جنوب ادمونتون زندگی می کرد و برای رفتن به کلگری برای یک دوره آموزشی آماده می شد.
او گفت: “پدر با تلفن صحبت می کند – دیلان پونتنی جنی را در مدرسه چاقو زد.”
او به یاد می آورد که او با یک دوستش سوار کامیونش شد و “با سرعتی که کامیون من می توانست به Leduc برود بالا رفت.” Miletus در 20 کیلومتری جنوب Leduc قرار دارد.
من در آن زمان یک سیستم بارق در کامیونم داشتم. من آن را روشن کردم … من به معنای واقعی کلمه یک بن بست را در بزرگراه از Miletus به Leduc راندم و تقریباً کامیونم را به آتش کشیدم. همه از مسیر حرکت کردند. آنها مرا دیدند و از سر راه خارج شدند.»
او تا جایی که ممکن بود به دبیرستان مسیح پادشاه پارک کرد، جایی که جنی و پونتنی در کلاس مطالعات اجتماعی بودند.
شروع کردم به دویدن به سمت جاده ای که ناپدری و نامادری ام منتظر بودند. و همانطور که از روی رد می شوم، آمبولانس STARS را می بینم که می آید و آن موقع بود که متوجه شدم چقدر جدی است. و من به زانو افتادم و گریه کردم.”
تبلیغات 4
محتوای مقاله
یک کارآگاه نزدیک مدرسه بود.
“از او پرسیدم، بچه ها هنوز آن را دریافت کرده اید؟” او گفت نه. وینکلر اعتراف کرد که من با او بسیار پرخاشگر شدم
افسر به او گفت که آرام باشد و شان و دوستش به سمت کامیون برگشتند تا خیابان های آشنا را برای پونتنی که پیاده در حال فرار بود بررسی کنند.
یکی از بهترین دوستان وینکلر این خبر وحشتناک را شنید. خواهرش با جنی بهترین دوست بود.
شان گفت: “او کنار جاده بود و گریه می کرد… سپس دیلن در ماشینش را باز کرد.”
دیلن پونتنی در بیانیه خود به RCMP آن روز تلاش برای سرقت خودرو را بازگو کرد و به یاد آورد که گفت “از ماشین پیاده شو، عوضی” و با دیدن مردی در ماشین شوکه شد و این مرد به وضوح از آن عصبانی بود و ظاهرا سعی کنید او را زیر پا بگذارید
«نحوهای که دوستم با عصبانیت به او نگاه میکرد، در واقع دیلن را ترساند و او فقط یک دود گرفت و فرار کرد. بعد دوستم سعی کرد با ماشینش حرفش را قطع کند.
از آنجا، پونتنی برای فرار از روی یک حصار پرید، اما دوست شاون برای جلب توجه جستجوگران فریاد زد و گفت: «هی! او آنجاست!”
پونتنی سرانجام در همان نزدیکی پیدا شد، زیر عرشه در منطقه رابینسون خمیده بود و خود را به پلیس تسلیم کرد.
تبلیغات 5
محتوای مقاله
یکی از دوستان خانوادگی شاون را به دانشگاه آلبرتا برد، جایی که او با مادرش در بیمارستان کودکان U of A Stollery آشنا شد.
“او گفت: “او موفق نشد.” من به زانو افتادم و زندگی فقط 180 طول کشید. مدتی پایین رفتم.”
و بنابراین یک روز یکی از دوستان با گل و تسلیت برای تماس آمد.
برای شان، زندگی از نو با یک زن جوان مهربان که به زودی همسرش خواهد شد، شروع شد.
همسرم جانم را از دست من نجات داد، خدا میداند من از کدام راه میرفتم، میدانی؟
زندگی خانواده او پنج ماه بعد زمانی که شاون از مادرش تماس گرفت، مسیر غم انگیز و عجیب دیگری گرفت.
برادر ناتنی او آدام که با او صمیمی بود در حال رانندگی بود که با گوزن برخورد کرد.
به او گفتند: «بهتر است برای خداحافظی بیای اینجا».
باز هم، به U of A Hospital برای یک خداحافظی غم انگیز، بیش از حد برای هر خانواده.
“برای من این خشم خالص است”
شاون وینکلر گفت که پرونده پاونتنی دشوار بوده است — ویدئویی از دویدن پاونتنی در کلاس و خارج شدن از آن، شهادت همکلاسی ها، گزارش کالبد شکافی.
وی یادآور شد: برخی از تصاویر به طور تصادفی نشان داده شد که قرار نبود هیچ خانواده ای آن ها را ببیند و همه آنها را دیدند.
مدت ها قبل از محاکمه، غم و اندوه با احساس سوزش دیگری برای شاون جایگزین شد.
تبلیغات 6
محتوای مقاله
او با یادآوری اینکه احساس میکرد پاونتنی در تلاش است تا با سیستم بازی کند، گفت: «این برای من خشم خالص است.»
قاضی Eric F. McLean پونتنی را به جرم قتل درجه دوم مجرم شناخت.
اگرچه شان معتقد بود که پونتنی مستحق کمتر از شدت مجازات است، اما از این حکم خوشحال بود.
شان گفت: “این چیزی نیست که ما میخواستیم – ما میخواهیم او تا زمانی که ممکن است در زندان باشد، اما بهتر از قتل عمد است، و این چیزی است که دفاع سعی داشت از او بگیرد.”
خاطرات او را نمی توان از بین برد – نام جنی روی ساعد راستش خالکوبی شده است.
و یکی از دو دختر کوچک او با همسرش شانتل نام خانوادگی جنی را دارد.
سایت ما را نشانه گذاری کنید و از روزنامه نگاری ما حمایت کنید: اخبار مورد نظر را از دست ندهید – آن را اضافه کنید EdmontonJournal.com و EdmontonSun.com در نشانک های شما و برای خبرنامه های ما در اینجا ثبت نام کنید.
شما همچنین می توانید با تبدیل شدن به یک مشترک دیجیتال از روزنامه نگاری ما حمایت کنید. مشترکین به ادمونتون ژورنال، ادمونتون سان، نشنال پست و 13 سایت خبری دیگر کانادا دسترسی نامحدودی دارند. با عضویت امروز از ما حمایت کنید: مجله ادمونتون | ادمونتون سان.
محتوای مقاله