محتوای مقاله
دولت UCP آلبرتا فعالانه در حال بررسی جایگزینی بیمه خودروی فعلی ما با بیمه بدون عیب است. آنچه از اولین اعلامیه های آنها مشخص است این است که آنها کمی بیشتر در مورد نحوه عملکرد ویژگی خطاناپذیری می دانند
آلبرتای متوسط این کار را می کند.
برای کمک به آنها و رای دهندگان آلبرتا، این یادداشت مقدمه ای بر عناصر ضروری بیمه خودرو بدون تقصیر ارائه می کند.
تبلیغات 2
محتوای مقاله
اول، در یک سیستم مبتنی بر خطا، مجروحان به کسانی که «مقصر هستند» تقسیم میشوند – معمولاً به این دلیل که رفتارهای خطرناکی مانند رانندگی در حالت مستی یا حواسپرتی، سرعت غیرمجاز یا دویدن از چراغ قرمز داشتهاند – و آنهایی که «مقصر نبودند». عیب”.
قربانیان بی گناه می توانند از رانندگان مقصر (و شرکت های بیمه آنها) برای جبران خسارت شکایت کنند – غرامت بر اساس قوانینی که توسط دادگاه ها طی صدها سال ایجاد شده است. از سوی دیگر، رانندگانی که مقصر شناخته شده اند، تنها می توانند خسارت را از شرکت های بیمه خود دریافت کنند.
در یک سیستم بدون خطا، مانند سیستمی که اخیراً در بریتانیا معرفی شده است، کسانی که مقصر هستند، همان سطح غرامتی را دریافت می کنند که مقصر نیستند، که منجر به افزایش قابل توجهی در کل پرداخت می شود. با وجود این، مشاوران دولتی استدلال میکنند که بدون خطا نسبت به سیستمهای مبتنی بر خطا، حق بیمه کمتری را به همراه خواهد داشت.
یک مثال عددی ساده نشان می دهد که چقدر این نیاز غیر واقعی است. به ازای هر 1000 راننده در آلبرتا سالانه 12 نفر مجروح می شوند. از این 12 نفر، تقریباً شش نفر بی گناه و شش نفر مجرم هستند.
محتوای مقاله
تبلیغات 3
محتوای مقاله
در یک سیستم مبتنی بر خطا، قربانیانی که مقصر نیستند به طور متوسط حدود 90000 دلار غرامت دریافت می کنند (از طرف بیمه گران رانندگان مقصر)، در حالی که رانندگان مقصر حدود 10000 دلار (از شرکت بیمه خود) دریافت می کنند. . برای هر 1000 راننده، کل هزینه های غرامت تصادف 600000 دلار (شش برابر 90000 دلار به علاوه شش برابر 10000 دلار) خواهد بود. و اگر بیمهگران این هزینه را به 1000 راننده تقسیم کنند، حق بیمه به ازای هر راننده 600 دلار خواهد بود.
در سیستم بدون خطا، تعداد مجروحان به ازای هر 1000 راننده نیز 12 نفر است. اما اکنون هر 12 نفر غرامت کامل 90000 دلاری را دریافت می کنند. کل هزینه شرکت های بیمه 12 برابر بیش از 90000 دلار یا 1080000 دلار خواهد بود. با تقسیم این هزینه ها به بیش از 1000 راننده، حق بیمه 1080 دلار خواهد بود – 80 درصد افزایش از 600 دلار در سیستم مبتنی بر خطا.
بنابراین میبینیم که با وجود همه چیز برابر، حق بیمهها باید در صورت معرفی بدون تقصیر افزایش یابد – به دلیل افزایش تعداد افرادی که غرامت کامل برای صدمات خود دریافت میکنند. پس چگونه دولت می تواند ادعا کند که حق بیمه کاهش می یابد؟
تبلیغات 4
محتوای مقاله
در کشورهای مشترک المنافع بریتانیا، پاسخ این است: “زحمت دست”. در حالی که تبلیغات دولت می گوید مزایای بیمه در حال افزایش است، شرکت بیمه او ICBC آنها را کاهش داده است. برای مثال، خسارت ناشی از درد و رنج را 25 درصد کاهش داد و میزان غرامت سالانه ای را که می توان برای دستمزدهای از دست رفته دریافت کرد، محدود کرد.
مهمتر از همه، ICBC به جای اینکه ضررهای درآمدی آتی را بر اساس آنچه که قربانیان مجروح نمیشدند به دست آورند، در نظر گرفت، همانطور که در سیستمهای مبتنی بر خطا انجام میشود، ICBC فرض کرد که درآمد قربانیان در سطوح قبل از حادثه بدون تغییر باقی میماند.
به عنوان مثال، فرض کنید اگر یک فرد 30 ساله ای که 50000 دلار در سال درآمد دارد آسیب نمی دید، درآمد او تا زمانی که در سن 60 سالگی بازنشسته می شد، 2000 دلار در سال افزایش می یافت (یعنی به 110000 دلار).
حالا که او مجروح شده است، فرض کنیم که او تنها تا سن 60 سالگی می تواند سالانه 40000 دلار با افزایش سالانه 1000 دلار درآمد کسب کند. در یک سیستم مبتنی بر خطا، کل خسارت او 775000 دلار است.
با این حال، ICBC تخمین میزند که ظرفیت کسب درآمد قبل از تصادف او در 50000 دلار ثابت میماند. بنابراین اگر درآمد او پس از تصادف به 1000 دلار در سال افزایش یابد، زیان سالانه او در 40 سالگی به پایان می رسد، زمانی که درآمد پس از تصادف به 50،000 دلار افزایش یابد. ICBC مجموع ضرر او را 55000 دلار تخمین زد – تنها هفت درصد از ضرر تحت سیستم مبتنی بر خطا.
تبلیغات 5
محتوای مقاله
چگونه می توان انتظار داشت که قربانیان به این خسارات ناکافی واکنش نشان دهند؟ به نظر می رسد که آنها وکلا را برای رسیدگی به پرونده های خود استخدام می کنند. اما اگر این کار را انجام دهند، دادگاهها لزوماً حکم خواهند کرد که بیمهگران باید میزان خسارتی را که در یک سیستم مبتنی بر تقصیر دریافت میشد بپردازند (زیرا این دادگاهها هستند که خسارت را در آن سیستم تعیین میکنند) و به اصطلاح خساراتی را که به آن نمیگویند. گسل “مزیت” از بین خواهد رفت.
انتظار می رود دولت ها با تصویب قوانینی که قربانیان را از دسترسی به وکلا یا دادگاه ها باز می دارد، به این تهدید پاسخ دهند. در بریتانیا، این بدان معناست که راه اصلی تجدیدنظر قربانیان ICBC است – همان آژانسی که پرداخت های ادعا شده توسط قربانیان را ناعادلانه تشخیص داد.
به طور خلاصه، هرگونه دفاع بدون خطا باید بر اساس دلایلی غیر از صرفه جویی در هزینه باشد.
کریستوفر بروس پروفسور ممتاز در گروه اقتصاد دانشگاه کلگری است.
محتوای مقاله