محتوای مقاله
الیانا یک دانش آموز متعهد است که وقت خود را به فعالیت های مختلف خارج از کلاس اختصاص می دهد. او در دو سفر بشردوستانه به بلیز بوده است و در آنجا به راهنمایی سایر دانش آموزان در راه اندازی سیستم آکواپونیک کمک کرده است. او در گروه جوانان خود به عنوان رهبر دختران متوسطه اول، و همچنین در تیم استقبال و خدمت تازه واردان در کلیسای خود داوطلب می شود. او در حال حاضر به عنوان مربی آبزیان برای شهر ادمونتون کار می کند. او در پاییز به دانشگاه آلبرتا می رود تا در رشته فیزیک و شیمی تحصیل کند. هدف او کسب مدرک لیسانس در آموزش و پرورش و تبدیل شدن به یک معلم ریاضی و علوم دبیرستان است.
محتوای مقاله
آدرس اولیه:
همانطور که از دبیرستان فارغ التحصیل می شویم، می خواهم همه را تشویق کنم که سه چیز را در ذهن داشته باشند: اول تمرکز بر زمان حال و گم نشدن با نگاه به آینده است. عجیب ترین چیز در مورد کلاس دوازدهم این است که همه چیز تا سال آینده شبیه است. چه در دانشگاه، چه دانشگاه، سالی که فاصله داشته باشید، مسافرت، تحصیل، کار یا هر چیز دیگری که برنامه ریزی کرده اید، تمرکز روی آن آسان است و از آنچه در اطرافتان می گذرد غافل می شوید. من شما را تشویق می کنم که اجازه ندهید برنامه هایتان برای آینده مانع از دیدن اتفاقات شگفت انگیزی شود که اکنون در اطرافتان اتفاق می افتد. در حالی که مهم است به جایی که زندگی شما را می برد نگاه کنید، آنقدر روی آینده تمرکز نکنید که حال را از دست بدهید. یک بار یکی گفت: “در لحظه زندگی کن، زیرا هرگز نمیدانی که دوباره تکرار میشود یا نه.” بخش دوم تشویق این است که به خود اجازه دهید راه درست را بیابید و در صورت لزوم مسیر خود را بسازید. اغلب در دبیرستان، این می تواند استرس زا باشد، زیرا انتظار دارید که دقیقاً بدانید برنامه زندگی شما چیست. با این حال، به جای تمرکز بر روی ساختن یک برنامه، من شما را تشویق می کنم که برای ایجاد برنامه ای که برای شما مناسب است، وقت بگذارید. زمانی را به فکر کردن و دعا کردن در مورد این موضوع اختصاص دهید و در طول فرآیند تعیین مسیر مناسب برای شما کار کنید. سرانجام، هر کاری که با زندگی خود انجام می دهید، برای خداوند انجام دهید و به ایمان خود چنگ بزنید. همه ما این فرصت را داشته ایم که در جامعه مسیحی به مدرسه برویم، اما در چند هفته کوتاه مدت زمان خود را در MCS به پایان خواهیم رساند. همانطور که ما را ترک می کنیم، می خواهم شما را تشویق کنم که همچنان به ایمان خود چنگ بزنید. بیایید نسلی باشیم که از آمار معدودی که ایمان خود را حفظ می کنند و برای خدا به زندگی ادامه می دهند، سرپیچی می کنیم. همه ما مسیرهای مختلفی را طی می کنیم، و اگر به زندگی برای خداوند ادامه دهیم، تأثیری که می توانیم با هم بگذاریم را تصور کنید. متی 5:16 می گوید: “نور شما را نیز بر دیگران بتابان تا اعمال نیک شما را ببینند و پدر شما را که در آسمان است جلال دهند.” بیایید برای تحقق آن تلاش کنیم!
محتوای مقاله
چه چیزی را در مورد ادمونتون دوست دارید؟
یکی از چیزهایی که من در مورد ادمونتون دوست دارم، تنوع مردم است. ما یک جامعه چند فرهنگی واقعاً زیبا داریم که به ما امکان می دهد ایده های خود را گسترش دهیم و دیدگاه های جدیدی را توسعه دهیم که به ما در ایجاد آینده ای بهتر و سازگارتر کمک می کند.
قهرمان تو کیه؟
قهرمانان من والدین من خواهند بود. آنها کارهای زیادی برای من در زندگی انجام داده اند و الگوهای بزرگی در زندگی من هستند. مادر من فردی سخت کوش، سخاوتمند و دلسوز است که به من نشان داد چگونه سخت کار کنم، دیگران را بیشتر دوست داشته باشم و درک کنم. پدرم نیز فردی سختکوش و فداکار است که بسیاری از مهارتهای زندگی ارزشمند را به من آموخته است که میتواند به من و دیگران کمک کند. هر دوی آنها خیلی برای من تسلیم شدند و همیشه از من حمایت کردند. بدون آنها هرگز تا این حد پیش نمی رفتم.
نقل قول یا عبارت مورد علاقه شما چیست؟
“وقتی کار سخت می شود، سختی ها پیش می روند.”
کدام کلمه بهترین کلاس فارغ التحصیلی شما را توصیف می کند؟
عجیب و غریب
ما اغلب می شنویم که به عنوان یک جامعه نسبت به گذشته بیشتر از هم جدا شده ایم. رهبران جوان چگونه می توانند برای پر کردن شکاف بین گروه ها کار کنند؟
در جامعه مدرن ما دو قطبی شده و دوپاره شده ایم. ما بین گروهها، عقاید و مردم موانعی ایجاد کردهایم که فقط به ما آسیب بیشتری میزند. من معتقدم که به عنوان جوانان، ما این شانس را داریم که کاتالیزور تغییر باشیم و با همکاری با یکدیگر برای یافتن اشتراکات خود، برای پل زدن بین گروهها تلاش کنیم. تمرکز بر آنچه که ما را از هم جدا می کند، آنچه که ناگزیر ما را از هم جدا می کند و این دیوارها را ایجاد می کند، می تواند آسان باشد، اما وقتی تصمیم می گیریم به جای آنچه که ما را از هم جدا می کند، روی آنچه ما را متحد می کند تمرکز کنیم، می توانیم دور هم جمع شویم و به عنوان یک جامعه برای شکستن این دیوارها تلاش کنیم. موانع تفرقهای که در گذشته ایجاد کردهایم. من معتقدم یکی دیگر از کارهایی که می توانیم انجام دهیم این است که تلاش آگاهانه ای انجام دهیم تا بیشتر از نظرات دیگران استقبال کنیم. ما باید بپذیریم که به ناچار در مورد همه چیز به توافق نخواهیم رسید، اما باید به دیگران اجازه دهیم نظرات خود را داشته باشند و نیازی به گفتن آنها در مورد آنچه که اعتقاد دارند اشتباه نکنیم.
این مقاله را در شبکه اجتماعی خود به اشتراک بگذارید